• نویسنده : اوریانا فالاچی
• مترجم : عاطفه نریمان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درباره کتاب اگر خورشید بمیرد

کتاب پیش رو در حقیقت روایتگر تجربه واقعی فالاچی که روزنامه نگار و نویسنده ای ایتالیایی بود، از سفرش به امریکا برای تحقیق درباره سفر به کره ماه است؛

در دوره ای که ماه هنوز به عنوان کره ای نه چندان شناخته شده برای بشر بود و علم به دستاورهای کنونی نرسیده بود.

این کتاب یکی از واقعی ترین و عاشقانه ترین کتاب ها درباره سفر به فضا و فضانوردان است، یک دفترچه خاطرات از یک سال زندگی در جهان و زمانی دیگری که ما انسان های غرق در سکون و ترس و شکست قادر به تصور کردنش نیستیم، خاطراتی از تقابل میان دو دیدگاه که یکی به آینده و ستاره ها باور دارد و دیگری به سنت ها، طبیعت و زمینی که می شناسد.

فالاچی از شخصیت، سبک زندگی، آیین و منش، ترس ها، یاس ها و روحیه رقابت جوی فضانوردانی می گوید که دیگران تنها به جنبه علمی و فنی زندگی شان پرداخته اند.

اما او ذهن و احساسات شان را نشانه رفته است و این فرصت را در اختیار خواننده کتابش گذاشته تا از دریچه چشم آن ها به آسمان نگاه کند.

اوریانا ظریف و عمیق سخن گفته و مسائلی پیچیده و تفکر آفرین را ساده بیان کرده، او با شیوه ی خبرنگاری اش در این اثر تمام جوانب سفر به فضا را به شکلی شفاف به تصویر درآورده است.

 

 

 

دانلود کتاب اگر خورشید بمیرد اثر اوریانا فالاچی

کتاب اگر خورشید بمیرد | 20 میشم

 

 

 

خاطرات یک عدم تفاهم میان پدر و دختر

طبق کتاب اگر خورشید بمیرد | 20 میشم این کتاب، خاطرات یک عدم تفاهم سرشار از عشق بین نویسنده و پدرش است.

برقراری سخت ارتباط میان دو جهان، یکی از آن کسی که با اعتماد به آینده می‌نگرد و می‌خواهد به سوی ستاره‌ها پرواز کند و دیگری دنیای کسی که ترجیح می‌دهد ریشه‌اش را در سنت‌ها و در طبیعتی که می‌شناسد، نگه دارد و آلوده کارهای خطرناک و بیهوده نشود.

از یک سو کودکی را می بینیم که ستاره‌ها و سیاره‌ها را باور دارد، از سوی دیگر بزرگسالی که اعتقادش به زمین است.

اما فالاچی کودک دائما در شک است که نکند حق با آن شکارچی باشد که این قدر به زمین و دشت‌ها وابسته است.

او که با لهجه تسکانی‌اش مرتب تکرار می‌کند:«رفتن به ماه به چه دردی می خورد؟ آدم‌ها همیشه همان مشکلات  را خواهند داشت، چه روی کره زمین چه روی ماه. همیشه بیمار و همیشه بدجنس خواهند بود، چه روی زمین چه در ماه.»

هر انکار قاطع پدر یک درد است،‌ بنابراین هر صفحه‌ای که برای متقاعد کردن او نوشته شده در واقع برای دادن اطمینان خاطر به خودش و این که حق با خودش است، نوشته شده تا ایمانش به آن پیشرفت را از دست ندهد؛ پیشرفتی که در طول سفر بین کالیفرنیا و فلوریدا، بین تگزاس و نیویورک، پیش رویش نمایان می شود. 

 

 

کتاب اگر خورشید بمیرد اثر اوریانا فالاچی

کتاب اگر خورشید بمیرد | 20 میشم

 

 

 

دانلود کتاب اگر خورشید بمیرد اثر اوریانا فالاچی

کتاب اگر خورشید بمیرد | 20 میشم

کتاب اگر خورشید بمیرد اثر اوریانا فالاچی

 

 

داستان کسی که باید بین گذشته و آینده انتخاب کند

آن چه این کتاب اگر خورشید بمیرد | 20 میشم را فوق العاده می کند، ظرافت و عمقی است که در نوشتن آن به کار رفته است که در جای جای کتاب جاری است. مسائلی عمیق، پیچیده و قابل تأمل و تفکر گاه از زبان فالاچی نویسنده و گاه از زبان اوریانای کودک به زبانی ساده بیان می‌شوند. آن روح کاوشگری و روشنگری با شیوه روزنامه نگاری یکی شده و سعی در شفاف سازی تمام جوانب «سفر به فضا» به گونه‌ای ژرف دارد.

فالاچی پس از آن که خود شاهد پرواز موشک شده، دیگر آن شک دائمی را ندارد و انتخاب خود  را کرده است؛ به پدر خواهد گفت که اشتباه می‌کند، که باید به آن بالا رفت، حالا به هر قیمتی که شده؛ یک درخت، هزار درخت، یا تمام درختانی که به ما زندگی بخشیده اند.

خود اوریانا در یکی از مصاحبه هایش این چنین توضیح می دهد «کتاب اگر خورشید بمیرد، یک داستان عاشقانه است.

داستان انتخاب یک روش زندگی، داستان کسی که باید بین گذشته و آینده انتخاب کند، بین پدرش و بیگانه‌ها، بین تمدنی که در آن به دنیا آمده و تمدن متفاوت و ناشناخته‌ای که خواهد آمد. انتخابی بس دشوارتر از انتخاب همسر.

 همین طور یک اثر درام است. خاطرات کسی که یک سال از زندگی اش غرق در آینده است، با واقعیت تازه‌ای در ارتباط است، واقعیتی غیرقابل تصور و ترسناک.

ترسناک؛ چرا که ریشه‌های او در گذشته اند، ریشه‌هایی که نمادشان پدر است همو که مخاطب همیشه ساکت تمام بحث‌های کتاب است.»

 

 

دانلود کتاب اگر خورشید بمیرد اثر اوریانا فالاچی

کتاب اگر خورشید بمیرد | 20 میشم

کتاب اگر خورشید بمیرد اثر اوریانا فالاچی

 

گزیده ای از کتاب

وقتی آن داخل رفتم و در را به رویم بستند، می لرزیدم.

احساس کردم در دامی گرفتار شدم، خودم را به مرگ سپردم مثل زمانی که روی تخت جراحی می افتی و آن چهره های پوشیده با ماسک بالای سرت هستند، و کسی با فرو کردن یک سوزن به بازویت بیهوشت می کند و به خوابی فرو می روی که ممکن است هرگز بیدار نشوی، با آن نور سرد، سفید و کور کننده ای که بالای سرت روشن است.

اینجا هم نوری منجمد، سفید و کورکننده وجود داشت و به رغم تمام تلاشم موفق نشدم خودم را متقاعد کنم که روی زمین، در داخل سوله بزرگی که کپسول آپولو را دربرگرفته، در شهری به نام داونی در ایالت کالیفرنیا، هستم.

موشک در زیر من قرار داشت و کپسول بالا در نوک آن موشک جا گرفته بود؛ پدر، حرف هایم را می فهمی؟

شمارش معکوس شروع می شد و اعداد به سرعت و بی رحمانه کمتر می شدند. به صفر که می رسید شعله آتش بزرگی روشن می شد، موشک و کپسول به طور دیوانه واری شروع به لرزیدن، تکان خوردن و حرکات نوسانی می کردند .

و سپس یک فشار ویرانگر مرا به آسمان پرتاب می کرد و بالا و بالاتر می رفتم در حالی که یک ورقه سربی نفسم را بند می آورد، قفسه سینه ام را فشار می داد، و کره زمین دور می شد، و دورتر، دیگر در خلا بودم بدون بالا و پایین، بدون روز و شب، بدون صدا و سکوت، بدون آغاز و پایان، بالا می رفتم، بالا، یا پایین، پایین، به سمت قمری دور، بدون هوا و آب، بدون سبزه و آب، بدون حیوانات و گیاهان، بدون هرآنچه برای ما زندگی است و نیازشان داریم تا به ما زندگی دهد.

برای سه روز طولانی، سه شب طولانی که نه روز بودند و نه شب در داخل یک هیچ جا به جا می شدم که گویی ثابت و بی حرکت بود، تا زمانی که کره زمین یک ماه می شد و کره ماه یک زمین، نزدیک و نزدیک تر، آن قدر نزدیک که دیگر می توانستم پوسته خارجی آن را، سطوح صافش، دهانه آتشفشان هایش، کوه های نوک تیزش را ببینم، و هیچ کس آنجا نبود که به من کمک کند؛ نه یک انسان نه یک هیولا؛ هیچ کس.

 

کتاب اگر خورشید بمیرد | 20 میشم

 

 

 

دانلود کتاب اگر خورشید بمیرد اثر اوریانا فالاچی

 

ucgadget.com

IRT 7,000 – خرید نهایی کردن خرید مورد به سبد خرید اضافه شد