دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

            دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

 

فایل مورد نظردر قالب pdf  با حجم 438 کیلوبایت می باشد. دوستان گرامی و دانشجویان ارجمند و عزیز در صورت تمایل می توانید این فایل بسیار با ارزش را به صورت مستقیم از سایت بیست میشم تهیه بفرمائید.

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

 

تاریخچه و زمینه تاریخی آسیب شناسی روانی

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم بیان دارد انسان از گذشته تا کنون همواره دغدغه‌هایی درباره سلامت جسم و روان، روابط اجتماعی و جایگاهش در جهان هستی داشته، سؤالات و فرضیات زیادی در این به اره مطرح کرده و نظریاتی هم ارائه داده است.

اگرچه علوم و فنون و اطلاعات جدید بسیار کارآمدتر، منطقی‌تر و مؤثرتر از دانش و اطلاعاتی است که در گذشته درباره اختلال‌های روانی و علل ایجاد آن‌ها وجود داشته است، اما بررسی تاریخچه آسیب شناسی روانی خالی از لطف نیست؛

زیرا زمینه شناخت دیدگاه‌ها و نظریات جدید را فراهم می‌کند و اطلاعاتی را در اختیارمان قرار می‌دهد که برای فهم و ارزیابی این علم مفید خواهد بود.

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

نظریه‌های اولیه و خرافی درباره بیماری‌های روانی

طبق دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم در یونان قدیم علت رفتار نابهنجار و آشفته بیماران روانی را نیروهای ماوراءالطبیعه و جادویی مانند دیو، ارواح خبیث و موجودات شیطانی می‌دانستند.

نظریه‌های اولیه درباره اختلال‌های روانی این بود که دیو، جن، شیطان، ارواح شرور یا روح حیواناتی نظیر گرگ، فرد را تسخیر کرده و رفتار او را کنترل می‌کنند. واژه «دیوانه» به معنای «دیوگونه» و «مجنون» به معنای «جن‌زده» هم بر اساس همین باور شکل گرفته است.

بر اساس این عقیده، برای درمان بیماری‌های روانی تلاش می‌شد با روش‌هایی مثل شلاق زدن، شکنجه کردن و توسل به سحر و جادو و جن‌گیری، ارواح شیطانی و خبیث از بدن فرد بیمار بیرون رانده شود.

از آنجا که تصور می‌شد دیو و ارواح شیطانی مانند انگل در ذهن فرد ساکن می‌شود و عملکرد او را مختل می‌کند، یکی دیگر از راهکارهایی که برای بیرون راندن ارواح خبیث به کار گرفته می‌شد؛ سوراخ کردن جمجمه بیمار و ایجاد مفری برای فرار اجنه و ارواح بود.

یافتن جمجمه‌های سوراخ شده متعلق به دوران باستان گواهی برای اثبات این ادعاست. شواهد یافته شده نشان داده است در این روش به کمک شیء تیزی سوراخی به قطر دو سانتی‌متر در جمجمه ایجاد می‌شد.

مطالعات انجام شده روی این جمجمه‌های سوراخ شده نشانگر آن است که با مهارت و دقتی که برای انجام این عمل به کار گرفته می‌شد، هیچ خطری جان بیمار را تهدید نمی‌کرد.

حدود 800 سال قبل از میلاد، در دورانی که ایلیاد و ادیسه به دست هومر خلق شده است، رفتارهای جنون‌آمیز و بیماری‌های روانی به عنوان تنبیهی در برابر نافرمانی خدایان تعبیر می‌شد.

در واقع اعتقاد عمومی بر این بود که خدایان بعضی انسان‌های گناهکار را ابتدا دیوانه می‌کنند و سپس جانشان را می‌گیرند.

درمان افراد دیوانه در معابدی انجام می‌شد که به «آسکلپیوس» (Ἀσκληπιός) خدای تندرستی اهدا شده بود. این معابد ساختاری هزارتو و مارپیچ داشتند و بیماران روانی در آن رها می‌شدند تا راه بروند و بخوابند تا سرانجام به مرکز هزارتو برسند.

عقیده بر این بود که طی این مسیر، آسکلپیوس به خواب افراد دیوانه می‌آید و آن‌ها را شفا می‌دهد.

در قرن‌های بعد این عقیده که بیماری‌های روانی به دست خدایان ایجاد و درمان می‌شود تا حد زیادی از رونق افتاد.

در این دوران، فلاسفه به تدریج ناهنجاری‌های رفتاری و اختلال‌های روانی را به عنوان پدیده‌های طبیعی در نظر گرفتند و برای درمان و برطرف کردنشان به دنبال راهکارهای منطقی‌تری رفتند.

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

 

نظریه‌های جسمانی درباره بیماری‌های روانی

براساس دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم حدود 400 سال قبل از میلاد، بقراط، اولین پزشک و دانشمندی بود که مداخله خدایان و تسخیر دیوها و ارواح را در ایجاد بیماری‌ها رد کرد و برای اولین بار قاطعانه گفت هر بیماری یک علت طبیعی دارد و با یافتن علت بیماری و برطرف کردن آن می‌توان بیماری‌ها را درمان کرد.

به همین دلیل است که بقراط را پدر علم پزشکی می‌نامند. قبل از بقراط اعتقاد رایج این بود که قلب انسان جایگاه زندگی هیجانی و حیات روانی اوست، اما بقراط مغز را به عنوان عامل هوشیاری و فرمانده بدن توصیف کرد و وجود اختلال در مغز را علت بیماری‌های روانی دانست.

او معتقد بود علت حملات صرع هم آسیب‌های مغزی است.

بقراط بیماری‌های روانی را به سه دسته «مانیا» (Mania)، «مالیخولیا» (Melancholia) و «زوال عقل» (Dementia) تقسیم کرد و درباره افسردگی، حالات گم‌گشتگی، روان‌پریشی، هیستری و ترس‌های غیرمنطقی که امروزه آن‌ها را «فوبیا» (Phobia) یا ترس مرضی می‌نامیم، نظریاتی را بیان کرد.

بقراط تأکید داشت از آنجا که بیماری‌های روانی و آسیب‌های مغزی علل طبیعی دارند، باید مانند سایر بیماری‌ها از طریق روش‌های طبیعی درمان شوند. او و پیروانش برای درمان بیماری‌های روانی روش‌هایی مثل استراحت، حمام کردن و رژیم‌های غذایی خاص را تجویز می‌کردند.

برخی از پژوهشگران غربی نظریه مزاج‌های چهارگانه را به مصر باستان و سپس به بقراط منسوب می‌کنند.

در این نظریه اعتقاد بر این است که چهار مایع اصلی به نام‌های «صفرا»، «سودا»، «بلغم» و «دَم» یا خون در بدن وجود دارد و مقدار و نسبت ترکیب این چهار مایع در بدن هر فرد، طبع و مزاج او را تعیین می‌کند.

در این نظریه برهم خوردن تعادل این چهار مایع را علت اصلی بسیاری از بیماری‌ها از جمله بیماری‌های روانی و وجود اختلال در رفتار و شخصیت افراد می‌دانند.

طبق این نظریه غلبه صفرا طبع را صفراوی می‌کند و سبب ایجاد اضطراب می‌شود.

غلبه سودا مزاج را سوداوی کرده و منجر به افسردگی می‌شود. غلبه بلغم باعث بی‌تفاوتی و آرامش ناشی از مزاج بلغمی مزاجی می‌شود.

در نهایت، غلبه دم یا خون هم سبب بی‌ثباتی و خلق و خوی دَمَوی می‌شود که به اصطلاح دمدمی مزاج هم گفته می‌شود.

 

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

                   دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

سایر نظریات اولیه درباره بیماری‌های روانی

باتوجه به دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم سقراط، افلاطون و ارسطو سه فیلسوف بزرگ یونانی دیگری بودند که نظریات سازنده‌ای را درباره اختلال‌های روانی مطرح کرده‌اند.

سقراط تعقل را زیربنای سلامت جسم و روح و زندگی سعادتمندانه می‌دانست و به خویشتن شناسی علاقه‌مند.

او آموزش از طریق طرح سؤال را جایگزین روش ارائه مستقیم پاسخ کرد.

این شیوه که روش «گفت‌وگوی سقراطی» نامیده می‌شود، شیوه آموزشی با ارزش و جزئی از روش علمی محسوب می‌شود و در بسیاری از روش‌های جدید روان‌درمانی از جمله «درمان شناختی-رفتاری» (CBT) به کار گرفته می‌شود.

افلاطون رفتار آدمی را حاصل مجموعه‌ای از فرآیندهای شناختی می‌دانست و معتقد بود اختلال در رفتار و عملکرد هم ناشی از تعارضاتی است که بین عقل و احساس وجود دارد.

بر خلاف فیلسوفان و پزشکانی که علت رفتار نابهنجار و اختلال‌های روانی را جسمانی می‌دانستند، افلاطون بر قدرت فکر و عقل تأکید می‌کرد و معتقد بود ذهن تنها واقعیت حقیقی وجود انسان است.

ارسطو هم به طور جامع به تفسیر ماهیت عقل و هوشیاری پرداخت و هیجان‌های آدمی از جمله ترس، خشم، تنفر، حسادت و … را تحلیل و بررسی کرد.

ارسطو تا حدی هم پیرو نظریه مزاج‌های چهارگانه بقراط بود و عقیده داشت مزاج گرم یا صفراوی سبب تمایلات عاشقانه و پرحرفی می‌شود و حتی می‌تواند سبب ایجاد تکانه‌های خودکشی شود.

او همچنین معتقد بود باید نیروهای گوناگون در بدن متعادل شود تا عقل بر رفتار و عملکرد فرد حکم‌فرمایی کند.

 

 

 

مطلب پیشنهادی برای شما :

 

خلاصه روان پزشکی کاپلان و سادوک جلد 1 | Pdf

 

خلاصه روان پزشکی کاپلان و سادوک جلد 1 Pdf

 

 

نظریه‌های مطرح شده در سده‌های میانه

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم نشان میدهد ناآرامی‌های اجتماعی حاکم بر جوامع در سده‌های میانه (قرون وسطی) و جنگ و آشوبی که در این دوران برپا شده بود، سبب رواج دوباره بسیاری از باورهای خرافی شد که در گذشته درباره بیماری‌های روانی وجود داشت.

با این حال، بعضی از آثار به جامانده نشان می‌دهد در ابتدای سده‌های میانه، کودکان عقب‌مانده و بیماران روانی را در مؤسساتی که در کلیساها قرار داشت تحت مراقبت قرار می‌دادند و پس از بهبودی آن‌ها را به خانواده‌های شریفی که در نزدیکی آن مؤسس‌ها زندگی می‌کردند، می‌سپردند.

در این دوره این اعتقاد وجود داشت که موسیقی و رقص سبب ایجاد تعادل شیمیایی در بدن می‌شود و بیماری‌های روانی را شفا می‌دهد.

یکی از افرادی که در این دوران نظریات مورد توجهی در زمینه آسیب شناسی روانی ارائه داد، «آگوستین قدیس» بود.

او با وارسی افکار و احساسات از طریق درون‌نگری، بسیاری از فرآیندهای روانی و تعارضات و کشمکش‌های درونی انسان را بررسی کرد و زمینه مناسبی را برای روان‌پویشی و روان‌کاوی فراهم کرد.

از این رو می‌توان آگوستین قدیس را پیشگام مکتب «روان‌تحلیلگری» (Psychoanalysis) دانست.

در قرن سیزدهم و چهاردهم، نگرش‌های اخلاقی و انسانی‌ای که نسبت به مبتلایان به اختلال‌های روانی ایجاد شده بود تا حدی از بین رفت و جای خود را به باورهای خرافی داد؛ هرچند کماکان افرادی بودند که با این باورها مبارزه می‌کردند.

در این دوران، آسیب‌دیدگان روانی را به دو دسته تقسیم می‌کردند: ابلهان بالفطره و افراد ناقص‌العقل.

ابلهان بالفطره کسانی بودند که از لحاظ ذهنی کم‌توان بودند و از نظر هوشی رشد طبیعی را طی نمی‌کردند؛ اما افراد ناقص‌العقل در بدو تولد نارسایی ذهنی خاصی نداشتند و روند طبیعی رشد را طی می‌کردند، اما در دوره‌ای از زندگی دچار اختلال و بیماری می‌شدند.

به عبارتی افراد کم‌توان ذهنی افراد فقیری بودند که از ابتدا فقیر بودند، اما دیوانه‌ها افرادی بودند که ابتدا غنی بودند اما بعدها فقیر شدند.

شواهدی هم وجود دارد که نشان می‌دهد در قرن سیزدهم محکمه‌هایی وجود داشت که با انجام معاینه‌هایی برای ارزیابی حافظه، هوش و جهت‌یابی مکانی و زمانی، درباره وضعیت روانی اشخاص اقدام به صدور رأی می‌کرد.

 

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

 

دوره نوزایی و آغاز تحولات دیدگاهی

طبق دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم در دوران نوزایی (رنسانس) اروپا، پزشکی به نام «یوهان ویر» (Johann Veer) یکی از بانیان و حامیان پیشرفت‌هایی بود که در زمینه آسیب‌شناسی و درمان بیماران روانی در حال وقوع بود.

او با معاینه‌های دقیقی که روی بیماران روانی انجام می‌داد بسیاری از ناهنجاری‌های رفتاری از جمله روان‌پریشی، افسردگی، پارانویا (بدگمانی)، کابوس‌های پایدار و صرع را شرح داد.

او زمان و انرژی زیادی را صرف مشاهده و گفت‌وگو با بیماران روانی می‌کرد، چون معتقد بود بدون داشتن اطلاعات دقیق و کافی نمی‌توان اختلال‌های روانی را بررسی کرد.

نتیجه این مشاهده‌ها و تلاش‌ها، او را به این نتیجه رساند که تجربه‌ها و تعارض‌های درونی و وجود اختلال در روابط فرد با دیگران از علت‌های مهم ایجاد اختلال‌های روانی است.

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

                                دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

دوره روشنگری و دیدگاه‌های انسانی

براساس دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم در قرن هفدهم «اسپینوزا» (Spinoza) با طرح این عقیده که ذهن و جسم تفکیک‌ناپذیرند، رویکردهای جدیدی را در حوزه روان‌شناسی و فیزیولوژی مطرح کرد.

او به این نکته اشاره کرد که فرآیندهای ذهنی و روان‌شناختی اگرچه به شکل مستقیم قابل مشاهده نیستند اما مانند دیگر فرآیندهای مادی و طبیعی اهمیت دارند.

طی قرن هفدهم و هجدهم، هم گروهی که برای بررسی اختلال‌های روانی به دنبال علت‌های جسمانی بودند و هم آن دسته که تجربه‌های درونی و ذهنی را بررسی می‌کردند،

به طور کامل این باور را که ممکن است نیروهای ماوراءالطبیعه علت رفتارهای نابهنجار و بیماری‌های روانی باشد، کنار گذاشتند.

به این ترتیب در پایان قرن هجدهم، عقاید خرافی به طور کامل جای خود را به منطق، مشاهده علمی و درمان انسانی داد. موارد زیر مهم‌ترین اقداماتی است که در این دوران زمینه مساعدی را برای پیشرفت روش‌های علمی ایجاد کرد:

  • پزشکی به نام «فرانتس یوزف گال» (Franz Josef Gall)، مغز افراد را در سنین مختلف بررسی کرد و عنوان کرد که اندازه مغز و رشد روانی با یکدیگر همبستگی دارند.
  • پزشکی اسکاتلندی به نام «ویلیام کالن» (William Cullen) به این نتیجه رسید رفتارهای غیرعادی نتیجه نقص‌های دستگاه عصبی است. او از طریق رژیم‌های غذایی، ورزش، حجامت، فیزیوتراپی و فرو بردن بیماران در آب سرد آن‌ها را درمان می‌کرد.
  • پزشکی اتریشی به نام «آنتوان مسمر» (Franz Anton Mesmer) از روش‌های مغناطیسی برای درمان بیماری‌های روانی استفاده کرد.
  • «فیلیپ پینل» (Philippe Pinel) فرانسوی اولین فردی بود که اصلاحات فراوانی را در مؤسس‌ها محافظت از بیماران روانی انجام داد و آن‌ها را از مکانی با هدف جداسازی و حفاظت جامعه در برابر بیماران روانی، به بیمارستان‌هایی برای کمک به بیماران روانی تبدیل کرد.
  • هم‌زمان با پینل، «بنجامین راش» (Benjamin Rush) در ایالات متحده آمریکا پایه‌های اصلی روان‌پزشکی را بنا نهاد؛ اگرچه شیوه‌های درمانی مورد استفاده او مثل حجامت و تنقیه امروزه چندان علمی و کارآمد به نظر نمی‌رسند.

در اوایل قرن نوزدهم پیشرفت‌هایی که در زمینه عصب‌شناسی و فیزیولوژی حاصل شده بود، پیشرفت‌های زیادی را در زمینه آسیب‌شناسی عضوی بسیاری از اختلال‌های روانی به دنبال داشت.

عصب‌شناس فرانسوی به نام «ژان مارتن شارکو» (Jean-Martin Charcot) برای درمان بیماران هیستریایی – بیمارانی که یک بیماری عضوی مانند نقص‌های بینایی، تیک یا صرع داشتند اما برای آن‌ها هیچ علت و نقص عضوی پیدا نمی‌شد- روش هیپنوتیزم را به کار گرفت.

 

«زیگموند فروید» (Sigmund Freud) هم که یکی از شاگردان شارکو بود، ابتدا برای درمان بیماری‌های هیستریک از تخلیه هیجانی طی هیپنوتیزم استفاده می‌کرد اما بعدها به این نتیجه رسید که روش تخلیه هیجانی می‌تواند در شرایط غیر هیپنوتیزمی هم انجام شود.

او این روش را «تداعی آزاد» (Free Association) نامید و به این ترتیب مکتب «روان‌تحلیلگری» یا «روان‌کاوی» (Psychoanalysis) را بنیان‌گذاری کرد.

در اواخر قرن نوزدهم رویکردهای رفتاری، شناختی و انسان‌گرایانه هم بنا نهاده شد که هر کدام از منظر خود علت اختلال‌های روانی و روش‌های درمانی مؤثری را ارائه کرده‌اند.

 

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

رفتار نابهنجار و ویژگی‌های آن

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم متوجه میسازد که همان‌طور که از کلمه «نابهنجار» (Abnormal) یا غیرطبیعی پیداست، هر آنچه از حالت طبیعی و استاندارد دور باشد نابهنجار و غیرطبیعی نامیده می‌شود.

حالت طبیعی و استاندارد جسم انسان، انسجام ساختار بدن و هماهنگی کنش‌های بدنی است که از طریق ابزارهای دقیق و فنون پیشرفته‌ای که در علم پزشکی به کار گرفته می‌شود مشخص می‌شود.

حالت طبیعی و به هنجار روان انسان هم از طریق ملاک‌ها و معیارهایی خاص تشخیص داده می‌شود.

در سطح روان‌شناختی، رفتار نابهنجار از طریق ملاک اجتماعی، ملاک آماری، ملاک میزان سازگاری و چند ملاک دیگر از رفتار به هنجار متمایز می‌شود و ویژگی‌های رفتار نابهنجار هم از طریق همین ملاک‌ها مشخص می‌شود. ویژگی‌های رفتار نابهنجار عبارت ‌اند از:

1. نادر و ناخوشایند

ویژگی‌ها و رفتارهایی که هم از دیدگاه آماری نادرند و هم منفی و ناخوشایند هستند، ناهنجار محسوب می‌شوند. رفتارهایی که نادر هستند و بیشتر افراد جامعه آن را از خود نشان نمی‌دهند، استثنایی به شمار می‌آیند.

برای روشن‌تر کردن این مطلب، بهتر است با استفاده از منحنی توزیع نرمال و ارائه یک مثال بحث را پیش ببریم.

اگر بخواهیم میزان ضریب هوشی کل افراد یک جامعه را روی یک نمودار رسم کنیم، با این فرض که میانگین ضریب هوشی افراد جامعه 100 است،

ضریب هوشی بیشتر افراد جامعه عددی بین ۸۵ تا ۱۱۵ است.

هر چه از محدوده میانگین دورتر می‌شویم، تعداد افراد کمتر می‌شود؛ به نحوی که تعداد افراد با ضریب هوشی کمتر از ۴۰ و بیشتر از ۱۴۰ نسبت به جمعیت کل جامعه بسیار کم است.

تعداد افرادی که در دو سر منحنی توزیع نرمال قرار می‌گیرند، نسبت به سایر افراد جامعه به طور قابل توجهی کمتر است.

اگر ویژگی خاصی که این افراد را از اکثریت جامعه جدا کرده است ناخوشایند هم باشد آن ویژگی نابهنجار تلقی می‌شود، اما اگر ناخوشایند نباشد نابهنجار محسوب نمی‌شود.

مثالی که ذکر کردیم به وضوح نمایانگر این موضوع است؛ ضریب هوشی پایین یک ویژگی منفی و ضریب هوشی بالا یک ویژگی مثبت است؛

بنابراین اقلیتی که ضریب هوشی آن‌ها بین صفر تا ۴۰ است کم‌توان ذهنی و نابهنجار هستند، اما افراد تیزهوش که ضریب هوشی آن‌ها بیشتر از ۱۴۰ است نابهنجار نیستند.

2. متضاد با هنجارهای جامعه

ویژگی‌ها و رفتارهایی که از نظر اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی قابل قبول نباشند نابهنجار تلقی می‌شوند؛ بنابراین تعریف، ویژگی‌ها و رفتارها زمانی نابهنجارند که جامعه آن‌ها را ناهنجار بداند.

در واقع رفتار طبیعی و به هنجار رفتاری است که اجتماع توقع دارد اما رفتار غیرطبیعی و نابهنجار چنین نیست.

هنجارهای اجتماعی در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است و ارزش‌های فرهنگی یک امر نسبی است. حتی هنجارها و ارزش‌های یک جامعه و یک فرهنگ در برهه‌های زمانی مختلف ممکن است تغییر کند.

به عنوان مثال امروزه در بسیاری از کشورها ازدواج دو هم‌جنس با یکدیگر امری طبیعی و قانونی است، اما در کشورهای اسلامی، هم از نظر قانونی و هم از نظر مذهبی امری غیرطبیعی، ناهنجار و غیرقانونی است؛

بنابراین در تعیین ناهنجاری‌های رفتاری ملاک فرهنگی را هم باید مدنظر قرار داد.

 

 

دانلود فلش کارت آسیب شناسی روانی | 20 میشم

 

 

 

 

از این که تا پایان متن با ما همراه بودید سپاسگزاریم.
منبع:گوگل
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید برای دوستانتان
درباره این محصول نظر دهید !
  • توضیحات محصول را به خوبی بخوانید و در صورت نیاز به راهنمایی از بخش کاربری و سیستم تیکت استفاده نمایید .
  • پشتیبانی محصولات سیستم تیکت و تماس از طریق واتس آپ می باشد .
  • برای دریافت آخرین نسخه محصولات و دسترسی همیشگی به محصولات خریداری شده حتما در سایت عضو شوید .
  • پرداخت از طریق درگاه بانکی انجام میشود در غیر این صورت با ما تماس بگیرید
قالب فروش فایل

محصولات مرتبط