دوستان گرامی وعزیز می توانید این مطلب را به صورت مستقیم از سایت بیست میشم استفاده بفرمائید.
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
مرگ
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم بیان دارد مَرگ در زیستشناسی پایان چرخهٔ زندگی موجودات زنده و در پزشکی به معنای توقف برگشتناپذیر علائم حیاتی است.
مرگ در متنهای دیگر رشتهها، ممکن است به نابودی کامل یک روند، یک وسیله یا یک پدیده اشاره کند.
عوامل و شرایط گوناگونی میتوانند به مرگ جاندارها بینجامند از جمله بیماری، تخریب زیستگاه، پیری، سوء تغذیه و استرس و تصادفات. در کشورهای پیشرفته، عامل اصلی مرگ انسانها، بیماریهای مرتبط با افزایش وزن، پیری و بیماریهای مربوط به کهولت سن است.
سنتها و اعتقادات در رابطه با مرگ، یکی از مهمترین قسمتهای فرهنگ انسانها محسوب میشود.
با توجه به پیشرفتهای روزافزون علم پزشکی، توضیح پدیده مرگ، جزئیات لحظه مرگ و همچنین درک واقعی، پیچیدگیهای بیشتری پیدا کردهاست.
پس از توقّف علائم حیاتی و قلب، هوشیاری تمام حواس بهکلّی از دست میرود و موجود زنده (انسان و جانوران) هیچ چیزی را احساس نمیکند و نمیشنود و نمیبیند و حس نمیکند زیرا این امور متعلّق به بدن او و اعصاب و تجزیه و تحلیل آن توسط مغز است که از بین رفته است.
پس از مرگ در مغز در حدود یکدقیقه پس از قطعشدن ورود اکسیژن به آن، واکنشهای شیمیاییای در مغز انجام شده که باعث از بین رفتن سلولهای مغزی(نورونها) میشود.
سپس جسد به حالت تونوس و خشکشدگی ماهیچهها در میآید و اصطلاحاً (جمود نعشی) میشود.
و عوامل میکرو ارگانیسمی مانند: باکتری بیهوازی از بیرون بدن و درون آن شروع به فعالیت کرده و بافتهای بدن را تجزیه کرده و پس از گذشت چیزی حدود شصت روز بافت نرم بدن از بین رفته و فقط اسکلت (استخوان) و دندان و مو و ناخن به دلیل داشتن پروتئین کراتین تجزیهٔ بسیار کند تری نسبت به بافت نرم خواهند داشت.
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
مرگ چه حسی دارد؟
باتوجه به مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم ماه مارس سال ۲۰۱۲، «فابریس موآمبا» هافبک تیم بولتون واندررز در جریان بازی تیمش با تاتنهام که پخش زنده میشد بر روی زمین افتاد.
او سکته قلبی کرده بود و هیچگونه علائم حیاتی نداشت. او از نظر پزشکی برای مدتی مرده بود. در کمال تعجب، اما زنده ماند و بعد از مدتی اتفاقاتی که برایش افتاده بود را تعریف کرد. او میگفت که سرگیجهای سورئالیستی دارد.
انگار که دارد در بدن یکی دیگر به سرعت میدود. آخرین چیزی که به یاد دارد دو بازیکن تیم تاتنهام است. او میگوید هیچ دردی را احساس نمیکرد.
از نظر پزشکی، افرادی هستند که شرایط موآمبا را پیدا کردهاند. اما قدیمیترین تجربه نزدیک به مرگِ ثبت شده به قرن ۱۸ برمیگردد. داروسازی که هنگام حجامت هشیاری خود را از دست داد.
طبیبهای آن دوران معتقد بودند که این نوع درمان با تب همراه است. اما آن داروساز گفته بود: «آنقدر نور زیاد بود که فکر میکردم در بهشت هستم.»
بنا به تجربیات جدیدتر، افراد نور فراوان، ورود به قلمرو غیرزمینی و حتی جدا شدن از بدن و نگاه کردن به آن از بالا را گزارش دادهاند. به این تجربیات «تجربیات خارج از بدن» گفته میشود.
البته ما نمیتوانیم هیچ قضاوتی در این باره انجام دهیم، مگر آنکه آمار افرادی که این تجربیات را داشتهاند، در اختیار باشد.
در برخی موارد، پزشکان سالها پس از آن اتفاق، تجربه فرد را پرسیده بودند. شاید در طول زمان جزئیات آن اتفاق در ذهن فرد تغییر کند. بر این اساس، سم پارنیا و همکارش تصمیم گرفتند که پژوهشی در این رابطه انجام دهند.
تیم پزشکی پارنیا پانزده سال پیش در یک دوره ۱۲ ماهه با ۶۳ بیمار که پس از حمله قلبی احیا شده بودند مصاحبه کردند.
این بیماران همگی در بیمارستان عمومی سوث هامپتون بودند. از این ۶۳ نفر، هفت نفر چیزهایی را از زمان بیهوشی به یاد داشتند.
آنها به یاد داشتند که به جایی رفته بودند که راه برگشتی در آن نبود. احساس صلح و آرامش، و یک مورد هم پریدن از کوه به پایین. تعداد کمی تجربه نزدیک به مرگ را به یاد داشتند، اما در نهایت همه چیز مثبت ارزیابی شده بود.
در کمال تعجب، بیمارانی که تجربیات خود را به یاد داشتند بالاترین میزان سطح اکسیژن خون را داشتند.
زیرا در گذشته دانشمندان فکر میکردند احساساتی از قبیل افزایش هشیاری حسی با کمبود اکسیژن در مغز در ارتباط است. با این حال، هرچه سطح اکسیژن مغز بیشتر باشد، عملکرد ادراکی بدن در زمان احیا بهتر است.
این عمل توضیحی عملی برای تجربیات شفافتر و به خاطر سپردن بهتر این تجربیات است.
در پایان آن آزمایش در بیمارستان عمومی سوث هامپتون، تختههایی که بر قسمت بالاییِ آن چیزهایی یادداشت شده بود را از سقف بیمارستان آویزان کرده بودند.
از آن ۶۳ نفر خواسته شد تا بگویند که بر روی تختهها چه چیزی دیدهاند. پژوهشگران قصد داشتند تا عملکرد یاختههای عصبیِ مغز (نورون) بررسی کنند. هرچند از این طریق به تجربیات خارج از بدن دست نیافتند.
اما این پژوهشگران به تازگی مطالعهای جدید را منتشر کردهاند.
این بار آنها پژوهشی در ۱۵ بیمارستان در آمریکا و اروپا انجام دادند. بر خلاف مطالعه پیشین، این بار دو بیمار تجربه خارج از بدن را گزارش دادند.
یکی از بیماران گفته است که زنی را در گوشه اتاق دیده که به او اشاره میکرده و لحظهای بعد هم خودش را دیده که دارد به خودش نگاه میکند. او صدایی را به یاد داشت: «به بیمار شوک بزن، شوک بزن.»
همچنین یک پرستار و یک مرد کچل را در لباس پزشکی آبی دیده است. شخص دیگر هم اینگونه میگوید: «داشتم از روی سقف به خودم نگاه میکردم. یک پرستار سینهام را فشار میداد و یک دکتر هم چیزی را از گلویم به پایین میفرستاد.»
متاسفانه، زمانی که این دو بیمار احیا میشدند هیچ تختهای بر روی دیوارها نصب نشده بود.
طبق مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم پژوهشگران این بار نزدیکتر شدند، اما باز هم این فرصت را از دست دادند تا عملکرد نورونهای مغزی را بسنجند. درست است که پژوهشگران موفق نشدند، اما نکتهای بسیار مهم را نشان دادند.
ادوین هابل، منجم مشهور، زمانی گفت: «بشر با حواس پنجگانه خود جهان را کاوش میکند و اسم این ماجراجویی را علم گذاشته است.» پژوهشهای علمی شاید چیزی فراتر از معادله و ابزار پیشرفته باشد.
به سوال اصلی خود برمیگردیم: مرگ چه حسی دارد؟ این مطالعات نشان میدهد که مرگ شاید هیچ حسی نداشته باشد، شاید لذتبخش باشد یا شاید احساسی عرفانی و مرموز را به همراه داشته باشد.
بنا به ادعای آن افراد، لحظات پیش از مرگ دردناک نبوده است.
ما نمیتوانیم بگوییم که اگر علت مرگ چیز دیگری باشد، همین حس را خواهیم کرد یا خیر، اما همین اطلاعات نیز شاید خیال ما را کمی راحتتر کند. شاید مرگ آنقدرها هم ترسناک نباشد.
از فابریس موآمبا، بیماران بیمارستان عمومی سوث هامپتون و اشخاص دیگر تشکر میکنیم که کمی ترس ما را کم کردند، یا شاید بهتر باشد بگوییم که اطلاعات ما را بیشتر کردند.
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
چه اتفاقی برای بدن شما میافتد؟
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
براساس مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم احساس مرگ در افراد مختلف میتواند بسیار متفاوت باشد.
بنابراین در ابتدا فرض میکنیم که فرد به حالت طبیعی مرده و روح او از بدن خارج میشود.
نکته اساسی و قابل اهمیت این است که چیزی به نام «لحظه مرگ» وجود ندارد؛ چرا که مرگ یک فرآیند به شمار میرود که هنوز قسمتهای بسیاری از آن به صورت ناشناخته باقی مانده است. با این حال مرگ را میتوان در ۲ مرحله تعریف کرد.
تجربه نزدیک به مرگ یا «مرگ بالینی» یک تجربه شخصی است که احساساتی همچون خروج از بدن، احساس شناور بودن، سکوت مطلق، حس امنیت، دیدن تونل، دیدن نور و … را برای فرد در پی دارد.
مرگ بالینی زمانی رخ میدهد که ضربان قلب و یا وضعیت تنفس یا گردش خون در بدنتان متوقف شود. در این حالت سلولهای بدن شما بین ۴ الی ۶ دقیقه دوام میآورند تا در نهایت «مرگ بیولوژیکی» رخ دهد.
در این زمان سلولهای مغز شروع به مردن کرده و با ورود به مرحله دوم، احیای فرد غیرممکن میشود.
تا اینجای کار ما از معنا و مفهوم واقعی مرگ اطلاع حاصل کردیم.
اما بهتر است خود را از همین حوزه دور نکنیم؛ به این دلیل که هنوز جزئیات دیگری از این موضوع نیاز به توضیح دارند.
به گفته جیمز هالنبک (James Hallenbeck) به عنوان یک متخصص مراقبت تسکینی در دانشگاه استنفورد (Stanford University)، آخرین لحظات زندگی شما بر روی زمین «مرگ پیش رو» نام دارد.
در این دوره شما به سرعت از خواستههای طبیعی خود دست کشیده و بسیاری از حواس خود را از دست میدهید. از جمله این علائم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عدم گرسنگی و تشنگی
- از دست دادن توانایی تکلم
- کاهش توانایی بینایی
- ضعف شنیداری
- عدم توانایی استفاده از حس لامسه
از سایر عوارض جانبی میتوان به مواردی همچون: ضعف تنفس، افسردگی، اضطراب، خستگی شدید، سردرگمی روانی (به علت کمبود اکسیژن)، یبوست یا بیاختیاری و تهوع اشاره کرد. در چنین حالتی، مغز شما فعالیت کمتری را برای نجات انجام میدهد.
حتی پوست بدن در چنین حالت علائم مرگ را از خود نشان میدهد. این علائم شامل سردی قابل توجه و تغییر رنگ پوست به خاکستری مایل به سبز و حتی لکهدار شدن پوست است.
به زودی حتی سرفه کردن و یا غذا خوردن نیز برای فرد غیرممکن شده و هربار تنفس او منجر به تولید صدایی از گلو میشود.
این در حالی است که پزشکان میگویند این صدا آسیبهای فردی را در پی ندارد؛ هرچقدر هم که این صدا برای اطرافیان آزاردهنده باشد.
با این وجود پزشکان به طور دقیق نمیتوانند میزان درد تحمل شده توسط فرد رو به مرگ را تعیین کنند.
بدیهی است که زنده زنده سوزانده شدن و یا مرگ بر اثر اصابت گلوله، راههای دردناکی هستند.
اما وقتی صحبت از مرگ طبیعی فرد باشد، تعیین میزان درد و یا اجساس مرگ امری بسیار دشوار است.
درد شما معمولا توسط متخصصین مراقبتهای پزشکی مدیریت میشود و احتمالا در ساعات پایانی آگاهی خود را از دست میدهید، بدین جهت ممکن است احساس مرگ به هیچ وجه دردناک نباشد!
هنگامی که روح از کالبد جدا میشود، آخرین بقایای آگاهی موجود در مغز نیز از بین میروند.
این بدان معناست که مغز شما دیگر نمیتواند بدنتان را تحت کنترل خود نگه دارد.
از این جهت ممکن است کنترل ادرار و یا مدفوع خود را نیز از دست بدهید. با تمامی این تفاسیر همچنان افراد تصور میکنند که مرگ یک پدیده بسیار ترسناک و ناراحت کننده است، اما به نظر میرسد که مغز انسان با اجرای چند ترفند از شدت این درد میکاهد.
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
آدمی در لحظه جان دادن چه می بیند؟
همچنین در مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم میخوانیم در لحظه مرگ رابطه انسان با اطرافیان و اطرافیانش با وی قطع می شود؛ نه محتضر می تواند مشاهدات خود را برای آنان بگوید و آنچه بر وی می گذرد، توضیح دهد .
و نه اطرافیان قادرند به اطلاعات و مشاهدات محتضر پی ببرند و از چگونگی حالش آگاهی یابند و برخی از واقعیت ها در زمان حیات، بر انسان پوشیده است و لحظه مرگ، بر او آشکار می شود.
مشهودات اهل ایمان و کفر در لحظه مرگ به اعمال آن ها بستگی دارد؛
اهل ایمان و عمل صالح از کرامات حق تعالی بهره مند می شوند و مناظر مطبوع و دلپذیر را می بینند ولی اهل کفر و نفاق به اندازه حظّ و بهره خود و آنچه در دار دنیا کسب نموده اند، آثار غضب و قهر الهی را مشاهده می کنند.
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
فرشته ملک الموت
انسان ها در هنگام مرگ بعضی چیزها مثل شیطان و فرشتگان برایش متمثل می شود.
محتضر در لحظه ای که ملک الموت و جهان ناآشنای پس از مرگ می بیند، در می یابد که زندگی دنیایش پایان یافته و در این موقع، بسیار نگران و مضطرب می شود و فشار روحی زیادی بر او وارد می شود.
انسان نیکوکار فرشتگان قبض روح را به شکل خوب و همراه با بشارت، سلام و تحیت مشاهده می کند اما اگر کافر، ظالم و ستمکار باشد، فرشتگان را بیم دهنده و با چهره های ترسناک می بیند.
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
فراز و نشیب های عمر
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم بیان دارد عالم برزخ و عالم دنیا با یکدیگر متفاوتند و هر حرکتی در دنیا نیازمند زمان است اما در عالم برزخ چنین نیست.
عالم برزخ مانند عالم رویا وخواب است، زمانی که خواب می بینیم رویاها و صحنه هایی را می بینیم که شاید گاهی روزها وقت لازم دارد تا دیده شود اما وقتی از خواب بیدار می شویم، می بینیم یک ساعت بیشتر در خواب نبوده ایم.
پس انسان در یک ثانیه می تواند ملک الموت را ببیند و همچنین می تواند تمام فراز و نشیب های 70 سال عمرش را آن لحظه ببیند .
محتضر از فرازهای روحانی و نورانیش شدیداً غرق لذت توصیف نشدنی می شود و از فرازهای ظلمانی و تاریکش شدیداً ناراحت می شوداما این لذت و ناراحتی ممکن است یک ثانیه یا کمتر از یک ثانیه باشد.
مرگ را بهتر بشناسیم | 20 میشم
شرایط کسی که سکته می کند:
بین کسانی که یک لحظه سکته می کنند و می میرند و کسانی که مدتی در حالت احتضار و جان کندن هستند فرقی نمی کند. از نظر شرعی انسان زمانی می میرد که روح از بدنش کاملاً جدا شده باشد یعنی متخصص بگوید مرده.
بنابراین کسی که سکته کرده اگر احتمال می دهید که نمرده او را نگه دارید دفن نکنید تا یقین کنید که مرده است. مرگ زمانی اتفاق می افتد که روح انسان توسط فرشتگان الهی قبض شده و دیگر برگشت هم ندارد.